قبلا راجب شیوه تست زدن سر جلسات آزمون صحبت کردیم و امروز میخوام راجب تست زدن قبل کنکور حرف بزنیم که اصلا چرا تست بزنیم؟ به چه شکلی تست بزنیم؟ و چطوری از تست زدنمون نتیجه مطلوب بگیریم؟

 

 

 

خب همونطور که میدونین آزمون سراسری به صورت تستی برگزار میشه و این مارو مجاب میکنه که حتما نسبت به این شکل سوالات آگاهی کامل داشته باشیم و تله هاشون رو بشناسیم. پس لازمه که تست بزنیم. در غیر اینصورت موفقیتی توی کنکور بدست نمیاریم!

اما حالا چجوری تست بزنیم؟

تست زدن فقط باز کردن کتاب تست و سوال حل کردن نیست! باید تست زنی طوری انجام بشه که بتونه به ما توی یادگیری و تثبیت مطالب و به چالش کشیدن دانسته های ما کمک بکنه. پس باید چیکار کنیم؟

قبل از کنکور به چند شکل باید تست بزنیم.

• این انواع خلاصه میشه توی تست های آموزشی، تست های مفهومی و تست های زماندار

تست های آموزشی چه تستایی هستن؟ منابعشون فرق میکنه؟ از کجا باید تست های آموزشی رو پیدا کنم؟ و آیا نحوه روبه رو شدن با این سوالات فرقی با سوالات آزمون ها داره؟

تست های آموزشی به اینصورت هستن که باید بلافاصله بعد از مطالعه منبع به سراغشون برین. چرا؟ بخاطر اینکه همونطور که اسمش پیداست این سوالات جنبه آموزشی دارن و برای تکمیل فرایند یادگیری هستن.

و یک نکته مهم هم اینه که نیاز نیست که شما حتما روی مطالب تسلط کامل پیدا کنین تا سراغ تست آموزشی برین! بلکه حتی اگه دیدین که یک قسمتی از درس رو خوب یاد نگرفتین و یا نمیدونین که از این آموخته در چه زمانی باید استفاده کنین لازمه که با چند تا تست خوب (نه اوناییکه خیلی سخت و چالش برانگیز هستن!) مطلب رو برای خودتون جا بندازین و متوجه میزان یادگیری و بازدهی خودتون نسبت به زمانیکه برای مطالعه گذاشتین بشین؛ پس اینکار خودبه خود میتونه به بهبود روند مطالعه و بازدهی شما هم کمک بکنه.

البته این مورد که با ایجاد سوال توی ذهنتون راجب یک موضوع، اون مطلب بیشتر توی ذهنتون ماندگار میشه هم نباید نادیده بگیرین.

حالا بگید ببینم کدومتون میدونین که نحوه تست زدن آموزشی به چه شکلیه؟

بلههه ... اغلب کتابای تست بخشی  به این عنوان ندارن و این به  این معنیه که نوع این سوالات یک سری سوالات متفاوت از بقیه نیستن فقط نحوه برخورد ما باهاشون متفاوته. پس میتونین حتی تمرینا یا تست های بخش درسنامه کتاب رو به عنوان تست ها ی آموزشی خودتون حل کنین.

توی حل آموزشی تست ها اصلا زمان و تعداد غلط ها ارزشی ندارن چون شما هنوز توی روند یادگیری هستین و نیازی نیست که حتما بتونین همه سوالات رو توی تایم کم و درست پاسخ بدین. چیزی که مهمه درگیری شما با سوالات و آشنایی با انواع طرح سوال از اون مبحث هستش.

به هر سوال زمان کافی اختصاص بدین و اگر دیدین که هرچی تلاش میکنین نمیتونین به جوابی برسین؛ قدم اول اینه که برگردین به درسنامه. برگردین و توی درسنامه دنبال راهنما و جوابی برای سوالتون بگردین.

اما اگه بازم نتونستین به چیزی برسین حالا دومین قدم اینه که دیگه لازمه پاسخنامه رو نگاه کنین و کامل بخونینش. بعد اینکه کامل خوندین و متوجهش شدین، اینبار از روش برای خودتون از حفظ بنویسین. اینکار هیچ ایرادی نداره! بذارین راه حل اون سوال توی ذهنتون حک بشه. البته یادتون نره نکات مهمی که باعث شد نتونین تست رو حل کنین یادداشت کنین.

توجه کنین که نباید افراط و تفریط کنین! نیازی نیست یک عالمه تست های آموزشی حل کنین چون اونطوری فرصت یادگیری مهارت های تست زنی رو از خودتون میگیرین.

 

تست های مفهومی چرا اهمیت دارن؟ چه تفاوتی با تست های آموزشی دارن؟و همه چیزی که باید راجب این نوع از تستا بدونین....

بعد از اینکه چند روزی از تست های آموزشی گذشت، باید روی تست های مفهومی کار کنین. اینکار باعث بازیابی مطالب توی ذهنتون میشه و بازهم توی روند تثبیت مباحث توی ذهنتون کمک کننده هست (بازم بگم که ذهن مطالب غیر قابل استفاده رو دور میریزه یا دیگه کافیه؟)و یجورایی میشه گفت جنبه مرور درس رو داره بخاطر اینکه مطالب رو طبقه بندی شده از ذهن میخواین و اون مجبوره که یک نظمی به این مباحث خونده شده بده و کاربردی شون بکنه(یعنی بتونیم به آموخته هامون اکتفا کنیم و زمان آزمونها ازشون استفاده کنیم.)

توی این دسته هم نباید اصلا درگیر زمان تست زنی یا غلط زدن ها باشین! نمیگم کلا اهمیتی نداره اما تمرکزتون روی حل مسائل باشه و اگه نتونستین حل کنین بازم باید برید سراغ پاسخنامه وحتی  بعد اینکه یک سوال رو خودتون حل کردین هم باز بلافاصله یک بار کامل و دقیق پاسخنامه رو مطالعه کنین و تست رو تحلیل کنین.

باز هم یادآوری میکنم نکات مهمش رو حتما یادداشت کنین.

اینجا هم میتونین از متن و مطالب خود درسنامه و کتاب هم استفاده کنین و اگه نیاز بود دوباره بعضی از قسمت هاشو بخونین و مرور کنین. این حرکت باعث میشه که سری بعد موقع درس خوندن، ناخودآگاه دنبال نکات مهم درس بگردین و بتونین قسمت های تست خیز رو شناسایی کنین.

توی حل این سوالات، گاهی لازمه سوالاتی که میبینیم نکته های مهمو کنکوری خاص و پرتکرار رو پوشش دادن رو برای خودمون علامت گذاری کنیم. دلیلش هم همون مهمتر بودن اون سوالات هستش که تکرار نکات اونها میتونه برامون توی تستای کنکور موثر باشه.

صرفا نباید سوالات سخت رو علامت بزنین! یکسری سوالات الکی سخت هستن! و حتی اصلا استاندارد هم نیستن؛ پس سخت بودن یک سوال به معنی مهم بودنش نیست! شاید یک سوالی که براتون خیلی آسون بوده و درست هم پاسخ دادین نکته مهمتری نسبت به اون سوال غیراستانداردِ سخت داشته باشه. طوری تست هارو انتخاب کنین که بتونین با علامت گذاری کمتر از 30 درصد از همه تست هایی که حل کردین، تقریبا  بیشتر از 80 درصد نکات و مطالب مهم اون مبحث رو پوشش بدین.

راستی اینجا دیگه نباید از خیر سوالات نزده و غلط خودتون بگذرین اااا ! اونارو هم علامت بزنین.

 

همه این تست ها بعدا توی دوران جمعبندی و مرور حسابی به دردتون میخورن. که اینبار الویت با سوالات غلط و نزده هستش.

حتی اگرم همه تستهای یک مبحث رو کامل حل کردین و تموم شد؛ دوباره برگردین و برای تثبیت موضوع، سوالات علامتدار رو مجدد حل کنین.

مطالعه کردن صحیح و کارآمد، روند طولانی ای داره که تقریبا توی هر مقاله، یک گریزی بهشون میزنیم و این موارد لازمه که انجام بشن تا به راحتی از پس اون غولی که برای خودمون ساختیم( کنکور!) بربیایم و شکستش بدیم.

اینو یادم رفت بگم... اگه مثلا کتاب تست شما 300 تا تست از یک مبحث داره هیچوقت از اول و دونه دونه شروع به حل کردن نکنین! چون معمولا تست های کتاب به صورت تفکیک شده هستن. بجای اینکار، میتونین مثلا اول تست های مضرب 5 رو حل کنین وبعد سراغ مضارب دیگه برین. اینطوری درواقع شما چندین بار اون مبحث رو دوره کردین.

تست مفهومی زدن دراصل یعنی اینکه شما همه چیز یک تست رو بیرون بریزین و بتونین تمایزش از تست های مشابه رو تشخیص بدین(مثل یک طراح سوال حرفه ای،سوالات رو تیپ بندی کنین!) تا توی دفعات بعدی حواستون باشه و دچار اشتباه در حل تست نشین.

اینکه چقدر تست مفهومی بزنین، برای هر فردی متفاوته. باید اونقدری تست مفهومی بزنین که مطمئن باشین به اندازه کافی به درس مسلط شدین.

 

حرکت آخر، تست های زماندار؛ چرا و چگونه؟

این مدل، درواقع همون آزمون دادن در خانه هستش و نیازه که تمام نکاتی که درحین آزمون بهشون توجه میکنین رو توی این نوع تست زنی هم رعایت کنین. مثلا اگه تست های سخت و یا شک دار دیدین باید علامت بذازین کنارش و ازش عبور کنین و در آخر دوباره سر اونا وقت بذارین تا از تایمتون بیشترین استفاده رو بکنین.

در ابتدا، با توجه به شناختی که از خودتون دارین برای حل تعداد مشخصی سوال، به خودتون وقت کافی بدین و به مرور این تایم رو به تایم استاندارد کنکور برسونین و حتی شاید لازم باشه که یک مقدار هم از زمان استاندارد کنکور هم زمان تست زدن هاتون رو کمتر کنین تا توی آزمون ها و به خصوص توی خودکنکور بتونین زمان اضفه رو برای خودتون ذخیره کنین و اگر جایی نیاز داشتین(حتی توی یک درس دیگه) از اون ذخیره زمانی استفاده کنین.

توی این سبک، به مرور یاد میگیرین که چطوری زمان رو کنترل کنین و روی چه تست هایی کلا نباید وقتی بذارین و...  پس یعنی میتونه حسابی برای آمادگی آزمون ها مفید و ضروری باشه.

درسته که این نوع، بیشترین تاثیر رو روی روند آزمون دادن شما داره اما به هیچ عنوان نباید فکر کنین که دو نوع دیگه ای که بالاتر راجبشون صحبت کردیم اهمیتی ندارن و فقط همین مورد حائز اهمیت هستش چون شما تا زمانیکه توی دو مورد قبلی به اوج نرسیدین اجازه استفاده از این روش تست زنی رو ندارین!

 

 

سعی کردم که تمام نکات مربوط به انواع تست زنی رو براتون بگم و چیزی رو از قلم نندازم. با این حال، اگر بنظرتون چیزی جا افتاده، از صمیم قلب خوشحال میشیم که باهامون در میون بذارین.